اگر میبینیم هنگامیکه فرزندمان در یک مسابقه ورزشی شکست میخورد بسیار ناامید میشود، زمان زیادی را برای انجام یک کار بدون نقص و ایراد اختصاص میدهد، برای درست کردن یک کاردستی کاغذهای زیادی را مچاله میکند و بارها از اول شروع میکند و در مجموع بهسختی و بهندرت از نتیجه عملکردش راضی میشود، احتمالا با یک کودک کمالگرا طرف هستیم. سروکله زدن با کودک کمالگرا صبر و حوصله زیادی میطلبد. ماجرا وقتی پیچیدهتر میشود که ما هم به عنوان والد با کمالگرایی دستوپنجه نرم کنیم. در ادامه به ویژگیها و راهکارهایی برای تعامل موثر با کودک کمالگرا اشاره میکنیم.
ویژگیهای فرد کمالگرا
- برای انجام کارها استانداردی را درنظر میگیرد که غالبا دستیابی به آن بسیار سخت و یا غیر ممکن است.
- مدام از خود انتقاد میکند و خود را برای نرسیدن به آنچه درنظر داشته سرزنش میکند.
- درصورت شکست واکنشی اغراقآمیز و فراتراز حد معمول از خود نشان میدهد.
- از یک اشتباه خود یک نتیجه کلی میگیرد. بهعنوان مثال اگر در فوتبال توپ را از دست بدهد میگوید: “من خیلی در فوتبال ضعیفم.”
- به نقاط ضعف خود بسیار بیشتر از نقاط قوت توجه میکند. مثلا در کارنامه خود پایینترین نمره را ملاک توانمندی خود قرار میدهد و به نمرات بالاتر خود خیلی کمتر بها میدهد.
- مدام کارها را از اول شروع میکند تا زمانیکه عالی و بدون نقص انجام شود.
- از ترس شکست حاضر به امتحان کردن تجربههای جدید نیست.
- کارهای سخت و پرچالش را تا جاییکه میتواند بهتعویق میاندازد.
- نگرانی زیادی بابت قضاوتهای دیگران و مورد ارزیابی قرار گرفتن از سمت آنها دارد.
با چه کارهایی کمالگرایی را در کودک خود تقویت میکنیم؟
- تنها زمانی او را تشویق کنیم که کاری را بدون عیب و نقص انجام داده باشد.
- از کارهای او زیاد انتقاد کنیم و خطاهای او را زیاد به او گوشزد کنیم.
- مدام از او انتظار داشته باشیم که بهترین باشد.
- بیشتر از آنکه به تلاش و پشتکار او اهمیت بدهیم، برای نتیجه و دستاورد او ارزش قائل شویم.
- خودمان هم کمالگرا باشیم و در عمل الگوی رفتاری موثری برای او باشیم.
برای کودک کمالگرا چه کنیم؟
- کلمه “هنوز” معجزه میکند. اگر کودکمان گفت:” من نمیتونم این کارو انجام بدم” به او بگوییم:”هنوز نمیتونی! اگه تمرین کنی چطور؟”
- از هر فرصتی برای تشویق او استفاده کنیم. توانمندیهای او را به او یادآوری کنیم و تا جای ممکن از اشتباهات او بگذریم.
- شکست خوردن و نرسیدن به نتیجه دلخواه را برای فرزندمان اتفاقی عادی جلوه دهیم. از شکستهای خود و تجربههای ارزشمندی که طی مسیر بهدست آوردهایم برای او بگوییم.
- به او یاد بدهیم از مسیر لذت ببرد و بیش از حد درگیر نتیجه نباشد. زمانی که با او بازی میکنیم لذت بردن از بازی مهمتر از برد و باخت باشد. وقتی مشغول ساختن کاردستی است، تلاشهای مرحله به مرحله او را مورد توجه قرار بدهیم. در گفتار و رفتارمان به این جمله پایبند باشیم: “تلاش تو مهمتر از موفقیت توست.”
در مقاله اهمیت بازی در یادگیری کودکان به جایگاه مهم بازی در رشد کودک اشاره کردهایم. - کودک کمالگرا غالبا درگیر افکار منفی و بازدارنده است. او را با چنین سوالاتی درگیر کنیم: ” از کجا مطمئنی که تو نمیتونی از پس این کار بربیای؟” “اگه فکرت درست باشه و در انجام این کار موفق نباشی بدترین اتفاقی که برات میفته چیه ؟” “به جای این فکر، چی میتونی به خودت بگی که هم واقعی باشه و هم بهت حس خوب بده؟”.
- الگوی او باشیم و فارغ از مفاهیمی چون هوش، استعداد و توانمندیهای ذاتی که به نوعی برای ما حکم صادر میکنند و ما را به جملاتی مثل: ” من اصلا در ورزش خوب نیستم” میرسانند؛ به تغییر خود و معجزه تلاش ایمان بیاوریم.
- زمانی که از ما اشتباهی سرزد، خودمان را به باد انتقاد نگیریم و آن را اتفاقی عادی جلوه بدهیم. میتوانیم از فرزندمان راهحل بخواهیم.
- به فرزندمان کمک کنیم برای خود هدف تعیین کند، هدفهایی دستیافتنی.
- از زندگی افراد موفق و شکستهایی که تجربه کردهاند برای او مثال بزنیم.
فرق است بین کسی که کمالگراست و کسی که از تمام ظرفیتهای خود استفاده میکند، پرتلاش و با پشتکار است و با برنامه مسیر موفقیت را طی میکند.
کمالگرا بودن | تلاش برای بهترین خود بودن |
اهداف دستنیافتنی تعیین میکند | اهداف قابل دستیابی تعیین میکند و مرحله به مرحله جلو میرود |
از مواجهه با چالش فراری است و کارها را به عقب میاندازد | پرانگیزه و پرتلاش به چالشها میپردازد |
شکست میخورد و زود ناامید میشود | شکست میخورد اما ادامه میدهد |
سخن پایانی
سختی ماجرا اینجاست که فرزند ما بیشتر از آنکه از نصیحتها و بایدها و نبایدهای ما یاد بگیرد، از آنچهکه ما در زندگی روزمره انجام میدهیم میآموزد. او میبیند ما چگونه با چالشها مواجه میشویم و الگوبرداری میکند. میبیند اگر موقعیتی آنطور که میخواستیم پیش نرفت، چه واکنشی از خود نشان میدهیم. میبیند اگر خطایی کردیم چطور با خودمان رفتار میکنیم. آیا با خودمان مهربان هستیم که او هم با خودش مهربان باشد؟ به خودمان حق اشتباه کردن میدهیم که او هم بداند اشتباه کردن اتفاقی طبیعی است؟ آیا از عملکرد ما در موقعیتهای مختلف این پیام را دریافت میکند که تلاش و پشتکار راهحل مواجهه با چالشهاست.
او میخواهد همیشه برای ما دوستداشتنی باشد. آیا در زمان موفقیتاش برای ما دوستداشتنیتر میشود؟ او همواره توجه ما را میخواهد. اگر شکست بخورد یا اشتباهی بکند چه بازخوردی به او میدهیم؟ او چه پیامی از نحوه برخورد ما میگیرد؟ پاسخ به این سوالها به ما در جهت خودارزیابی و در صورت لزوم اصلاح رفتارمان کمک میکند.
منابع:
سایت Quirky Kid
سایت biglifejournal
سایت verywellfamily