جستجو

آیا بازی کردن در یادگیری کودکان تاثیر دارد؟ (قسمت دوم)

پنج ویژگی یادگیری به‌وسیلهٔ بازی در دوران کودکی  در ادامه مبحث بازی، می‌خواهیم پنج ویژگی یادگیری را که از طریق بازی از ابتدای کودکی تا سال‌های پایانی آن اتفاق میفتد، یاد بگیریم. کودکان بین 4 تا 9 سال تغییرات بزرگی را در رشد اجتماعی و عاطفی تجربه می‌کنند. این تغییرات در شیوهٔ بازی کودکان خود […]

فهرست مطالب

پنج ویژگی یادگیری به‌وسیلهٔ بازی در دوران کودکی 

در ادامه مبحث بازی، می‌خواهیم پنج ویژگی یادگیری را که از طریق بازی از ابتدای کودکی تا سال‌های پایانی آن اتفاق میفتد، یاد بگیریم.

کودکان بین 4 تا 9 سال تغییرات بزرگی را در رشد اجتماعی و عاطفی تجربه می‌کنند. این تغییرات در شیوهٔ بازی کودکان خود را نشان می‌دهد. برای مثال، کودکان چهارساله ممکن است روی بازی‌های بدنی مانند لی‌لی و جست‌وخیز، دوچرخه‌سواری، پرش و کوهنوردی متمرکز شوند. اما کودکان نه‌ساله ممکن است وقت بیشتری را برای پرسیدن سؤال و طراحی آزمایش‌های تجربی بگذرانند. بازی عملکرد مهمی در زندگی کودکان ایفا می‌کند و این امکان را برای کودکان فراهم می‌کند تا در مورد جهان یاد بگیرند و جای خود را در جهان پیدا کنند. 

کودک چهارساله‌ای که با عروسک بازی می‌کند، ممکن است فعالیت‌های عینی را که در زندگی روزمرهٔ خود می‌بیند، انجام دهد. مثلاً، فعالیت‌های مراقبتی روتین روزانه مثل غذا دادن به کودک، عوض‌کردن پوشک، تکان دادن یا خواباندن کودک. هرچه کودکان بزرگ‌تر می‌شوند و ظرفیت تفکر انتزاعی آنها افزایش پیدا می‌کند، به سمت بازی‌های خیالی پیچیده‌تر و تلاش برای بازی در نقش‌های مختلف یا موقعیت‌های قابل‌باور سوق پیدا می‌کنند. بازی با دوستان به کودکان کمک می‌کند تا مهارت‌های اصلی اجتماعی مانند گوش‌دادن، سازش و حل مسئله را نمرین کنند. 

این تغییراتی که در مدل بازی کودکان اتفاق میفتند، بخش مهمی از رشد سالم کودک هستند. بزرگسالان می‌توانند با شناخت و همراهی در بازی کودکان، رشدِ آنها را حمایت کنند.

در زیر، پنج ویژگی یادگیری از طریق بازی‌کردن و نحوهٔ نمود آنها در دوران کودکی را توضیح می‌دهیم. 

یادگیری از طریق ویژگی‌های قابل‌توجه

کودکان با بازی‌کردن، یاد می‌گیرند. وقتی در جریان بازی با چیز آشنایی برخورد می‌کنند که قبلاً آن را دیده‌اند، می‌آموزند. بازی در دوران کودکی، از بسیاری جهات می‌تواند دارای معنا باشد:

  • وقتی به کلمات یا مفاهیمی ربط داشته باشد که در مدرسه یاد گرفته شده است.
  • وقتی آنها را یاد یک کتاب، داستان، آهنگ، برنامهٔ تلویزیونی، فیلم یا شخصیت مورد علاقه‌شان بیندازد. 
  • وقتی با یک مناسبت به‌یادماندنی مثل یک مراسم خانوادگی، یک جشن، وقت گذراندن با دوستان یا فامیل و چیزهایی ازین دست مرتبط باشد. 

یادگیری از طریق شادی 

کودکان وقتی بازی‌ای را شاد، مهیج و پرشور می‌یابند از طریق آن یاد می‌گیرند. در دوران کودکی، بازی هنگامی می‌تواند شاد باشد که:

  • با نیازهای اجتماعی کودکان مانند برقراری رابطه ی نزدیک با سرپرست یا والدین یا ایجاد دوستی با همسن و سالان همخوانی داشته باشد. 
  • به فعالیت جسمانی مربوط باشد که بسته به علایق و سن کودک می‌تواند شامل فعالیت در فضای باز، بازی‌های بدون قاعده و پر جست‌وخیز، یا ایجاد تعادل و هماهنگی باشد.
  •  چالش‌برانگیز اما امکان‌پذیر است، به‌عنوان‌مثال، کودکان ممکن است در ابتدا به مشکل بربخورند اما می‌توانند در یک فعالیت یا کار با کمی حمایت موفقیت را احساس کنند.
  •  باعث خنده یا لذت و احساس کفایت می‌شود (به‌عنوان‌مثال، همهٔ لحظاتی که با هیجان می‌گوید “من این کار را کردم! “).

یادگیری از طریق تکرار

کودکان از طریق بازی با تلاش برای حل یک چالش با تلاش‌های مکرر یا کشف راه‌های مختلف برای نزدیک شدن به یک بازی یا مشکل یاد می‌گیرند. در دوران کودکی، بازی هنگامی با موفقیت تکرار می‌شود که:

  • کودکان به دنبال آن هستند که بارهاوبارها (حتی بدون تشویق بزرگسالان) با آن دست‌وپنجه نرم کنند.
  • کودکان وقتی به همان مشکل یا بازی برگشتند با چالش‌های جدیدی روبرو شوند.
  • کودکان این فرصت را داشته باشند که شکست بخورند، مرتکب اشتباه شوند و به تلاش خود ادامه دهند.
  • بزرگسالان بازی‌های مشابه یا مشکلات مشابهی را با پیچ‌وتاب‌های جدید ایجاد ‌کنند.

یادگیری از طریق تعامل اجتماعی

کودکان هنگامی‌که بازی به آنها امکان تعامل با همسن وسالان و بزرگسالان را می‌دهد از طریق آن یاد می‌گیرند. در دوران کودکی، بازی از بسیاری جهات از نظر اجتماعی تعاملی است:

  • برای کودکان کوچک‌تر، تعامل با بزرگسالان خودمانی، مراقبان، خواهر و برادر بزرگ‌تر یا کوچک‌تر و بستگان رایج است. کودکان در این سن (4-6 سال) می‌آموزند که با دیگران بازی می‌کنند، به عقاید دیگران گوش می‌دهند و پاسخ می‌دهند، نوبت را رعایت می‌کنند و به اشتراک می‌گذارند، درخواست می‌کنند و کمک می‌کنند و مهربانی و انعطاف‌پذیری نشان می‌دهند. 
  • با بزرگ‌تر شدن کودکان، گروه‌های همسالان اهمیت بیشتری پیدا می‌کنند و کودکان ممکن است زمان بیشتری را به بازی با دوستان خود اختصاص دهند. کودکان در این سن (7-9 سال) می‌آموزند که چگونه می‌توان از ایده‌های همسالان خود استفاده کرد، بر سر اختلاف‌نظرها یا دیدگاه‌های مختلف مذاکره کنند و بازی‌های پیچیده و سایر اشکال بازی خود را بسازند.
  • بازی‌های اجتماعی اغلب برای کودکان در این سن هم انگیزه دهنده و هم چالش برانگیزاننده است. آنها در بده‌بستان‌های روابط شرکت می‌کنند، آنها از همسالان خود بازخورد دریافت می‌کنند، آنها توسط مهارت‌ها و توانایی‌های دیگران بزرگ‌تر و کوچک‌تر به چالش کشیده می‌شوند، و آنها در لذتی متقابل احساس غرور و تأیید می‌کنند. 
  • هنگامی‌که از نظر جسمی در کنار هم بودن گروهی امکان‌پذیر نیست، کودکان بزرگ‌تر می‌توانند از طریق تماس‌های ویدئویی به‌صورت آنلاین بازی‌های اجتماعی انجام دهند، یا کودکان می‌توانند به‌صورت حضوری با یک دوست صمیمی یا خواهر و برادر خود بازی کنند.

یادگیری از طریق فعالانه درگیرشدن

سرانجام، کودکان وقتی بازی، توجه، علایق و نیازهای رشد آنها را به خود جلب می‌کند، از طریق بازی یاد می‌گیرند. در دوران کودکی، این می‌تواند به معنای بسیاری از موارد باشد:

  • با رشد واژگان، بازی‌هایی که رشد زبان کودکان را تشویق و تقویت می‌کنند، برای کودکان جذاب است.
  • با افزایش نگرانی برای دیگران، فعالیت‌های بازی که شامل فکرکردن و کمک به دیگران است، برای بسیاری از کودکان جذاب است.
  • با اهمیت یافتن روابط همسالان، بازی‌هایی که به آنها کمک می‌کند تا روابط دوستانه برقرار کرده و آنها را حفظ کنند برای کودکان جذاب است.
  • همان‌طور که مهارت‌های تفکر و درک آنها رشد می‌کند، بازی که از حالت ملموس به حالت انتزاعی درمی‌آید، به درگیرکردن تمام ظرفیت‌های ذهنی کودکان کمک می‌کند.
  • تعامل فعال اغلب مانند تمرکز عمیق، تلاش و توجه مداوم و مشارکت یا مشارکت کامل به نظر می‌رسد.

نویسنده: شیما رستمی