مهمترین قوانین خانه شما چیست؟
این قوانین چطور مشخص شدند؟
آیا همگام با رشد کودک همواره ثابت و مشخص هستند یا تغییر میکنند؟
تا به حال تجربهی تغییر یک قانون را داشتید؟
چه زمانی قوانین یک خانه نیاز به بازنگری دارند؟
قوانین خانه ما چقدر ریشه در ارزشها و باورهای مهم ما دارد؟
چقدر در تعیین قوانین؛ نیازها، احساسات و ویژگیهای فرزندمان را در نظر میگیریم؟
آیا قوانین را بدون هر چون وچرایی باید پذیرفت؟
نقش کودک در تعیین قوانین چیست؟
قانون چیست؟
قوانین، چارچوبها و حد و مرزها بخشی از دوست داشتنِ کودک و یکی از نقشهای مهم والدینی است.
مهم است کودکان بیاموزند که چطور با ناکامی مقابله کنند؛ زیرا زندگی بزرگسالی پر از ناکامی است.
این طبیعی است که بخواهیم فرزندمان را خشنود کنیم اما گاهی در مسیر رشد فرزندمان مواقعی هست که برای مراقبت از آنها “نه” میگوییم و نگران این هستیم که مبادا فرزندمان سرخورده شود. احساس وظیفه برای راضی کردن هرچه بیشتر یک کودک، خودمحوری او را افزایش میدهد و در موقعیتهای معمولی زندگی اگر کسی در فکر راضی کردن او نباشد احساس عمیقی از بیکفایتی و ناتوانی میکند. مثلا اگر کودک شما مدام اصرار دارد که جدیترین مدل تبلت یا گوشی را داشته باشد، چون همه دوستانش تبلت دارند، لازم نیست به خاطر برآورده نکردن این خواسته نگران باشید. این نشانه این نیست که شما والد خوبی نیستید. بلکه قوانین شما با قوانین والدین دیگر متفاوت است
چرا باید در خانه قانون داشته باشیم؟
- چارچوبها و حد و مرزها، عواملی هستند که به زندگی کودک ثبات و پیشبینی پذیری و به کودک احساس آرامش، امنیت، مراقبت و اهمیت میدهد.
- وجود قوانین و چارچوبها ارتباط مستقیم با احساس خوب امنیت، آرامش و نظم در خانه دارد.
- قانون داشتن، فرصت تجربه و پرورش مهارتهایی همچون نظم و انضباط شخصی، درک ارزشها، مسئولیتپذیری که در طول زندگی به آنها نیاز دارد را فراهم میکند.
- با وجود چارچوبها؛ مهارت مدیریت و تنظیم هیجانات در جریان عادی زندگی تجربه و آموخته میشود.
- نه شنیدن فرصت کنار آمدن با احساسات نامطلوب مثل خشم، غم، ناامیدی را ایجاد میکند.
- قوانین و حد و مرزهای معقول یکی از نیازهای مهم کودکان است و به واسطه آن درک درست و غلط در فرزندانمان شکل میگیرد. اما به همان اندازه که تامین این نیاز مهم است چگونگی برآورده شدن آن نیز اهمیت دارد.
- مهم است والدین مراقب باشند که این نیاز را با روشی محترمانه و سالم برآورده کنند و باعث خشم و رنجش کودک نشوند.
با کودکی که قانون را رعایت نمیکند چه کنیم؟
زمانی که والدین برای اجرای قوانین صبر خود را از دست داده و به رفتارهای خشمگینانه متوسل میشوند، فرزندشان را با کلمات نامناسب، تهدید (اگه وسایلتو جمع نکنی خودت میدونی و بابات)، سرزنش (تو هیچی نمیشی، متاسفم برات نمیدونم آخر و عاقبتت به کجا میرسه)، لحن خشونت آمیز و غیر محترمانه خطاب میکنند باعث رنجش و خشم زیادی در کودک خواهند شد. این فرآیند در بلند مدت رابطه را تخریب میکند و ممکن است کودک این هیجانات ناخوشایند را تا بزرگسالی همراه خود داشته باشد.
- بچهها نسبت به قوانین فراموشکار هستند، پس نیاز به یادآوری وجود دارد. یادآوری قانون با لحنی آرام، همدلانه توام با درک کودک و اجرای آن.
(مامان جان ما قرارمون دو تا کارتون بود بیشتر از این نه؛ دیگه برای امروز کافیه)
- هرچه کودکان بزرگتر و مستقلتر میشوند، محدوده عملکردشان گستردهتر میشود و حد و مرزها کمتر خواهد شد اما هیچگاه مرزها کامل برداشته نمیشود. گاهی لازم است قوانین تغییر کند و کودک یا نوجوان راحتتر پذیرای آنها باشد.
- قوانین ضروری و مهم را وضع کنید، این قوانینِ مهم بر اساس ارزشهای شخصی و باورهای هر خانواده مشخص میشود.
بهتر است “نه” گفتن و قوانین، محدود اما ما والدین متعهد به اجرای آنها باشیم. اجرای قوانین در فضای همدلی توام با اقتدار بدون رفتارهای غیرمحترمانه و خشونتآمیز.
در بسیاری از موارد به خصوص در سالهای ابتدای کودکی کنترل محیط اهمیت زیادی دارد.
- تلاشهای کودک برای پایبندی به قوانین همواره ارزشمند و قابل احترام است.
نویسنده: فریبا کمالی