تاب‌آوری؛ یک مهارتِ آموختنی

درختی رو توی طوفان تصور کنید وقتی که شاخه‌هایش به این سو و آن سو تاب می‌خورند، گاهی به هم می‌پیچند و تا حد امکان خم می‌شوند، اما به ندرت می‌شکنند و دوباره به محض فروکش کردن طوفان، درخت به تدریج استوار برمی‌خیزد. رنج جزء جدایی ناپذیر زندگی است، مشکلات و سختی‌ها در زندگی همه ما […]

فهرست مطالب

درختی رو توی طوفان تصور کنید وقتی که شاخه‌هایش به این سو و آن سو تاب می‌خورند، گاهی به هم می‌پیچند و تا حد امکان خم می‌شوند، اما به ندرت می‌شکنند و دوباره به محض فروکش کردن طوفان، درخت به تدریج استوار برمی‌خیزد.

رنج جزء جدایی ناپذیر زندگی است، مشکلات و سختی‌ها در زندگی همه ما وجود دارد و این واقعیتی انکارناپذیر است اما برخی افراد در برخورد با عوامل استرس‌زا انعطاف‌پذیري بیشتری دارند و در هم نمی‌شکنند ولی بعضی دیگر در مقابله با چنین تجارب ناگواری از پا می‌افتند.

این تفاوت از کجاست؟

در واقع این تفاوت از درون خود ما سرچشمه می‌گیرد و با یکی از ویژگی‌هاي مهم روان‌شناختی به نام «تاب‌آوري» مرتبط است.

مفهوم تاب‌آوری، ظرفیتی براي مقاومت در برابر استرس و تجارب ناگوار را توصیف میکند.

براساس نظر محققان، تاب‌آوری یک صفت شخصیتی نیست که از والدین به کودکان به ارث برسد. این خصوصیت چیزی نیست که فرد داشته یا نداشته‌ باشد، بلکه توانمندی است که می‌توان آن را آموخت و در سختی‌های زندگی به کار برد. این توانمندی در کنار توانایی‌هاي درونی شخص و مهارت‌هاي اجتماعی او و همچنین در تعامل با محیط تقویت می شود، توسعه می یابد و به عنوان یک ویژگی مثبت متبلور می شود. تاب‌آوري سازه‌اي شناختی و قابل آموزش است و پدیده‌اي ذاتی نیست.

چگونه موجب پرورش تاب‌آوری کودکان در مقابله با دشواری‌ها شویم؟

  • به کودکان کمک کنیم، پذیرا بودن را به جای واکنش‌پذیر بودن در خود پرورش دهند (کودکی که واکنشی رفتار می‌کند، تحت کنترل محیط اطرافش قرار دارد و تمام کاری که می‌تواند انجام دهد واکنش نشان دادن است، در حالی که پذیرا بودن به او امکان می‌دهد تا اطلاعات را از محیط اطرافش بگیرد، ارزیابی کند و فعالانه پاسخ خود را انتخاب کند)
  • به فرزندانمان بیاموزیم شرایط سخت ناگزیر رخ می‌دهد، گاهی اوقات سخت تلاش می‌کنیم اما بازهم موفق نمی‌شویم.
  • اجازه دهیم کودکان‌مان با سختی‌ها و شرایط دشوار روبه‌رو شوند، هیجانات منفی را تجربه کنند و حتی شکست بخورند.
  • وقتی کودک خردسال‌مان تلاش می‌کند تا کفش خود را بپوشد، یا بسته‌ی خوراکی‌اش را باز کند مداخله نکنیم، یا وقتی بهترین دوست فرزند ده ساله‌مان می‌گوید که دیگر دلش نمی‌خواهد با او دوست باشد بهتر است کنار فرزندمان که به شدت ناراحت است بنشینیم و اجازه دهیم عشق و حمایت ما را احساس کند سپس به او کمک کنیم برای این موضوع حل مسئله کند.
  • به جای آنکه فرزندانمان را از شرایط دشوار نجات دهیم، حمایتشان کنیم، با آنها همراه شویم و کمکشان کنیم تا تاب‌آوری را در خود پرورش دهند:
  • به جای نجات دادن : «تو توی فوتبال دعوت نشدی؟ همین الان به معلمت زنگ می‌زنم.»، حمایت کنید: «می‌فهمم چقدر ناراحت کننده ست، مخصوصا که خیلی تلاش کردی.»
  • به مواقعی که مشکلات بیش از حد بزرگ است و به تنهایی نمی‌تواند از پس آن برآید توجه کنیم، مثلا شاید فرزند کلاس سومی شما می‌ترسد شب را تنها بخوابد چون از دوستانش داستان ترسناکی شنیده و نیاز دارد در کنارش بمانید تا خوابش ببرد.

ما می‌خواهیم کودکانمان این پیام را درونی کنند: «من اینجام، کنارتم، تو از پسش برمیای، می‌دونم سخته اما تو می‌تونی انجامش بدی، من کنارت هستم.»

گردآوری: فریبا کمالی