غلبه بر ذهنیت منِ بیچاره

فهرست مطالب

 

وقتی احساس قربانی بودن، طرز فکر همیشگی فرد باشد، ذهنیت فرد تبدیل به قربانی می‌شود و او ذهنیت «من بیچاره» را می‌گیرد.

ما باید به کودکان کمک کنیم تا به طرز فکر«من بیچاره» غلبه کنند:

« عیبی نداره وقتی در حال عبور از چالش‌ها یا سختی‌ها هستی، برای خودت احساس ناراحتی کنی.»

 

طرز فکر «من بیچاره» زمانی رخ می‌دهد که کودک ما غالبا این افکار را دارد:

  • اتفاق‌های بد همیشه برای من رخ می‌دهند.
  • من به خاطر یک نفر دیگر در این موقعیت گیر کرده‌ام.
  • او همیشه راحت به خواسته‌اش می‌رسد و برای من همیشه همه چیز سخت است.
  • همه‌ی دنیا علیه من است.
  • تلاش کردن چه فایده‌ای دارد؟ من که درهرحال شکست میخورم.
  • هیچکس نمی‌خواهد همراه من باشد، بهتر است که منم نروم.

 

طرز فکر «من بیچاره» زمانی رخ می‌دهد که کودک ما غالبا این احساسات را دارد:

  • درمانده
  • ترسان
  • ناامید
  • ناتوان
  • دلخور

 

چطور به کودکمان کمک کنیم تا از طرز فکر «من بیچاره» رها شود؟

این سه سوال به آنها کمک می‌کند تا بفهمند که چه چیزی را می‌توانند کنترل کنند:

  1. «من الان بدون کمک یا حمایتی، چه چیزی را می‌توانم کنترل کنم؟» (ما می‌توانیم عکس‌العمل‌ها و رفتارها و رویکردها را کنترل کنیم)
  2. «دفعه‌ی بعد روی چه چیزی می‌توانم تاثیر بگذارم؟» (با استفاده از مهارت‌هایی که یاد میگیرم، کمک و حمایت‌)» (حتی اگر چیزی خوب پیش نرفت، ما می‌توانیم با کنشگر بودن روی حوادثی که در آینده رخ می‌دهند ،اثرگذار باشیم)
  3. «چه چیزی خارج از کنترل من است؟» (ما نمی‌توانیم فرد دیگری را کنترل کنیم، کاری که انجام می‌دهند یا فکری که می‌کنند. ما نمی‌توانیم چیزهایی مانند آب و هوا و بیماری‌های همه‌گیر را کنترل کنیم)

 

هر روز به کودکمان یادآوری کنیم که توانایی تغییر ذهنیت «من بیچاره» را دارد:

«من چیزی نیستم که برای من رخ داده، من چیزی هستم که انتخاب می‌کنم.» کارل یونگ

«همیشه راحت است که دیگران را مقصر بدانی. می‌توانی تمام زندگی‌ات را به سرزنش کردن جهان بگذرانی، اما موفقیت‌ها یا شکست‌هایت کاملا به خودت بستگی دارند.» پائولو کوئیلو

 

منبع:

big life journal