وقتی گیر می‌کنیم!

ضرورت پرورش انعطاف‌پذیری شناختی ما در خلال زندگی روزمره خود از انعطاف‌پذیری شناختی استفاده می‌کنیم. بنابراین، اگر مهارت انعطاف‌پذیری شناختی در کودکان رشد کافی نداشته باشد، احتمالا می‌توان در موقعیت‌های بسیار مختلفی نشانه‌های این رشد ناکافی را مشاهده کرد. کودکانی که در مهارت انعطاف پذیری شناختی ضعف دارند معمولا کودکانی خشک و نامنعطف به نظر […]

فهرست مطالب

ضرورت پرورش انعطاف‌پذیری شناختی

ما در خلال زندگی روزمره خود از انعطاف‌پذیری شناختی استفاده می‌کنیم. بنابراین، اگر مهارت انعطاف‌پذیری شناختی در کودکان رشد کافی نداشته باشد، احتمالا می‌توان در موقعیت‌های بسیار مختلفی نشانه‌های این رشد ناکافی را مشاهده کرد.
کودکانی که در مهارت انعطاف پذیری شناختی ضعف دارند معمولا کودکانی خشک و نامنعطف به نظر می‌رسند. آن‌ها معمولا از تغییر شرایط می‌ترسند و هر نوع تغییری می‌تواند به راحتی آن‌ها را ناامید کند. دلیل این امر این است که آن‌ها تمایل دارند که در یک فعالیت خاص درگیر شوند و آن فعالیت را تغییر ندهند و یا تمایل دارند فقط به یک شکل اوضاع را درک کنند. همچنین برای آن‌ها دشوار است که در مسائلی که برایشان پیش می‌آید راه‌حل‌های متفاوتی را ارائه دهند.
در اینجا با چند مثال نشان می‌دهیم که رشد ناکافی در انعطاف‌پذیری شناختی در موقعیت‌های روزمره می توانند چه پیامدهایی داشته باشد.

موقعیت یک: اکنون وقت توقف بازی و آماده شدن برای مدرسه است.

برای کودکی که در انعطاف‌پذیری شناختی رشد کافی نداشته است غیر قابل تحمل است که از فضای بازی (فرض کنید یک حل کردن یک پازل) خارج شود و از نظر ذهنی وارد فضای مدرسه و تحصیل شود. او احتمالا در این شرایط اوقات تلخی می‌کند. انعطاف‌پذیری شناختی می‌تواند به این کودک کمک کند که بفهمد می‌تواند وقتی از مدرسه برگشت، می تواند بازیِ نیمه تمام خود را تکمیل کند.

موقعیت دو: کودک از سرویس مدرسه جا می‌ماند.

کودکی که انعطاف‌پذیری شناختی ضعیفی دارد در این شرایط گریه می‌کند و حس می‌کند تنها و بی‌پناه مانده است، چرا که او فکر می‌کند تنها راه رفتن به خانه، استفاده از سرویس مدرسه بوده است. انعطاف‌پذیری شناختی به این کودک کمک می‌کند که راه‌های دیگری را نیز در نظر بگیرد. مثلا از دوستش که پدرش به دنبال او آمده است بخواهد او را هم به خانه برسانند، یا از مسئولین مدرسه بخواهد به والدین خودش موضوع را اطلاع دهند یا یک تاکسی برای او بگیرند.

موقعیت سه: معلم شنا روش «صحیح» شنای کرال را آموزش می‌دهد.

ممکن است کودک نتواند شنای قبلی (مثلا شنای دوچرخه) را کنار بگذارد و بگوید که انجام شنای کرال غیرممکن است. اما انعطاف‌پذیری شناختی موجب می‌شود کودک بفهمد اگر امتحان کند می‌تواند کم‌کم شنای کرال را هم یاد بگیرد.

موقعیت چهار: کودک امشب در همه‌ی درس‌‌ها تکلیف دارد.

برای کودک دشوار است که بعد از انجام تکالیف درس زبان به سراغ تکالیف ریاضی برود. انعطاف‌پذیری شناختی کمک می‌کند کودک مهارت‌های لازم برای انجام تکالیف ریاضی را راحت‌تر در ذهن بیاورد و به آسانی به سراغ تکلیف آن درس و سپس درس‌های دیگر برود.

موقعیت پنج: کودک در یک مهمانی باید یک بازی قدیمی را با قوانین متفاوت انجام دهد.

کودک ممکن است بازی را با همان قوانین قدیمی انجام دهد و سرانجام از بازی کناره بگیرد. انعطاف‌پذیری شناختی موجب می‌شود که بتواند به قوانین جدید توجه کند، از اطلاعاتش استفاده کند و خود را با بازی جدید سازگار نماید.

موقعیت شش: جمعی از دوستان درباره‌ی یک برنامه‌ی تلویزیونی صحبت می‌کنند

کودکی که تمرین کافی در انعطاف‌پذیری شناختی ندارد می‌تواند نظری درباره‌ی برنامه داشته باشد، اما وقتی دوستانش نظر دیگری می‌دهند او مصرانه نظر خود را تکرار می‌کند، به شکلی که باعث ناراحتی دوستانش می‌شود. انعطاف‌پذیری شناختی به کودک کمک می‌کند که بتواند دیدگاه‌های دیگران را هم در نظر بگیرد.
انعطاف‌پذیری شناختی برای حل مسائل مختلف لازم است و پرورش این مهارت در کودکان در تمام فعالیت‌های درسی و روزمره‌ی آن‌ها بازتاب می‌یابد.

احمد لطفی- کارشناسی ارشد روان شناسی شناختی