راه‌حل‌های جایگزین از کجا می‌آیند؟ (انعطاف‌پذیری شناختی)

انعطاف‌پذیری شناختی انعطاف‌پذیری شناختی یکی از سه کارکردِ اصلیِ کارکردهای مدیریتی (executive functions) است و کودکان با تفاوت‌هایی که در یادگیری و تفکر دارند همگی با آن درگیرند. این مهارتْ کلیدی برای توانایی انسان در حل مساله است.انعطاف‌پذیری شناختی (که گاهی تفکر منعطف هم خوانده می‌شود) ما را قادر می‌سازد به نحوی متفاوت، و به […]

فهرست مطالب

انعطاف‌پذیری شناختی

انعطاف‌پذیری شناختی یکی از سه کارکردِ اصلیِ کارکردهای مدیریتی (executive functions) است و کودکان با تفاوت‌هایی که در یادگیری و تفکر دارند همگی با آن درگیرند.
این مهارتْ کلیدی برای توانایی انسان در حل مساله است.
انعطاف‌پذیری شناختی (که گاهی تفکر منعطف هم خوانده می‌شود) ما را قادر می‌سازد به نحوی متفاوت، و به بیش از یک شیوه، به مسائل بیاندیشیم. این مهارت هم در یادگیری و هم در زندگی روزمره نقشی مهم ایفا می‌کند.

انعطاف‌پذیری شناختی چیست؟

ما با استفاده از تواناییِ انعطاف‌پذیری شناختی می‌توانیم به شکل‌های مختلفی به حلِّ مسائل بپردازیم. اینکه قادر باشیم مسائل را از زوایای مختلفی بررسی کنیم و ببینیم، منجر به این می شود که بتوانیم استراتژی‌های متفاوتی را به کار گیریم.
به این مثال توجه کنید که نشان می‌دهد یک کودک چگونه می‌تواند از این مولفه استفاده کند:
100 کارت را در نظر بگیرید. هر کارت یا قرمز است، یا آبی و یا سبز. روی هر کارت تصویری از یک حیوان کشیده شده است: یک خرگوش، یا یک سگ، یا یک پرنده.
وقتی از کودکان خواسته می‌شود که کارت ها را مرتب کنند، هم می‌توانند بر اساس رنگ این کار را انجام دهند و هم می‌توانند بر اساس حیوان روی کارت این کار را انجام دهند. اینکه یک کودک بتواند به طرق مختلفی کارت‌ها را مرتب کند نشان می‌دهد که دارای انعطاف‌پذیری شناختی است.
کودکانی که خیلی کم سن‌و‌سال اند معمولا در مرتب کردن کارت‌ها در یک شیوه‌ی خاص (و نه شیوه‌ی دیگر) قفل می‌شوند. اما با بالاتر رفتن سن و رشد مغزشان بر اثر تجربه‌ها، می‌توانند با سرعت بیشتر و راحت‌تر نظرگاه خود را در مورد چنین مساله‌ای تغییر دهند و از راهکارهای متفاوتی استفاده کنند. اگر کودکان، در هر سن، نتوانند چنین عملکردی را که متناسب با آن سن است از خود نشان دهند، این می‌تواند نشانه‌ای از رشد ناکافی در این مولفه باشد.

انعطاف‌پذیری شناختی و کارکرد مدیریتی

انعطاف‌پذیری شناختی یکی از سه مهارت اصلیِ کارکردهای مدیریتی است. دو مهارت دیگر حافظه‌ی کاری و کنترلِ بازدارانه‌اند. این سه مهارت با همدیگر کودکان را قادر می‌کنند که افکار، اعمال و هیجانات خود را مدیریت کرده و کارهایشان را به انجام برسانند.
به این فکر کنید که وقتی یک کودک با یک مساله‌ی دشوار ریاضی روبرو می‌شود چه اتفاقی می‌افتد. او از کنترل بازدارانه استفاده می‌کند تا بتواند روی مساله متمرکز بماند و حواسش پرت نشود. همچنین از حافظه‌ی کاری استفاده می‌کند تا فرمول‌ها را در ذهنش نگه دارد که بتواند از آن‌ها در حل مساله استفاده کند. و او از انعطاف‌پذیری شناختی استفاده می‌کند که وقتی در اولین تلاشش موفق به حل مساله نشد، بتواند از راه‌های دیگری برای حل آن مساله تلاش کند.
کودکانی که رشد ناکافی در انعطاف‌پذیری شناختی دارند، به احتمال بسیار زیاد در دیگر کارکردهای مدیریتی نیز دچار مشکل هستند. اما این به آن معنا نیست که میزان ضعف آن‌ها در سه مهارت اصلی کارکرد اجرایی به یک اندازه است. برای مثال، ممکن است یک کودک در این مولفه بیش از حافظه‌ی کاری مشکل داشته باشد.

احمد لطفی- کارشناسی ارشد روانشناسی شناختی