سری اول وبینارهای بومرنگ
از عوم اعصاب تا یادگیری لذت بخش
مجموعه نخست وبینارهای بومرنگ در مرداد و شهریور 99 برگزار خواهند شد. مخاطبان این وبینارها مربیان و معلمان، مادر و پدرها، علاقه مندان به علوم یادگیری و شناخت مغز و به طور کلی هرکسی که به هر نحو با یادگیری و کودکان در ارتباط است هستند.
ثبت نام در این وبینار ها رایگان است و از طریق سایت ایسمینار صورت میگیرد. (وبینار در پلتفرم ادوبی کانکت برگزار می شود)
در این سری وبینارهای رایگان، 5 وبینار با تدریس متخصصان علوم یادگیری و علوم شناختی برگزار خواهند شد. موضوع وبینارها را در ادامه می بینیم.
سوءتفاهمهایی دربارهی مغز: باورهای غلط رایج در مورد مغز و یادگیری
در دهه های اخیر علاقه جهانشمول به فهم مغز و کاربرد آن در کلاس درس و مدرسه فزونی یافته ست. این علاقه باعث شده که یافته های مربوط به مغز و کاربردهای آن در وبسایتها و نشریات متعددی چاپ شود و در اختیار افراد غیرمتخصص قرار بگیرد. همین عامل یعنی عبور علوم اعصاب از حصار جامعه علمی و رسیدن آن به جامعه غیرتخصصی توسط نشریه ها و یا سخنرانیهای عامه پسند، سبب بروز کجفهمی هایی در مورد کارکرد مغز و کاربرد آن در کلاس درس شده است. از طرف دیگر مطالعات متعدد نشان میدهند باورهای معلمان و والدین مهمترین عامل تعیینکننده تصمیمگیریهای آنها در موقعیتهای تربیتی است.
بر این مبنا در این دوره رایجترین شایعات درباره عملکرد مغز، علل شکلگیری آنها و باورهای منطبق با شواهد مورد مداقه قرار می گیرد.
اتاق فرمان مغز: مهارتهایی برای رفتار هوشمندانه
کارکردهای اجرایی مجموعهای از کارکردهای عالی مغز هستند که برای رفتار هوشمندانه و معطوف به هدف حیاتی هستند. کارکردهای اجرایی نسبت به هوش نقش پررنگیتری در پیشبینی پیشرفت و موفقیت تحصیلی دارند. در حال حاضر در بیشتر مدارس تاکید برنامههای درسی بر مهارت های خواندن، نوشتن و حساب است و بسیاری از والدین و معلمان نگران باهوش بودن کودکان هستند. چنین دغدغهای در میزان تبلیغات و محصولات تجاری که بر باهوش بودن متمرکزند عیان است. این روند موجب شده است که بسیاری از دانش آموزان و والدین آنها با ناکامی و ناامیدی مواجه شوند. خوشبختانه کارکردهای اجرایی قابلیت پرورش دارند. بر همین مبنا، در این دوره کارکردهای اجرایی پایه و سطح بالاتر مانند حافظه کاری، انعطافپذیری، بازداری، سازماندهی و مواردی از این دست معرفی میشوند و به راههای پرورش آنها در قالب نمونه بازیها و فعالیتهای مبتنی بر شواهد و مطالعات پرداخته میشود.
هیجان و یادگیری: آیا یادگیری بدون هیجان امکانپذیر است؟
یادگیری یک فرایند در هم تنیده از اجزاء شناختی، هیجانی و فیزیولوژیکی است و بسیاری از فرایند های شناختی مانند توجه، حافظه و تصمیم گیری تحت تاثیر هیجان هستند. دراین میان کجفهمیهای متداولی نیز در مورد نقش هیجان در یادگیری وجود دارد مانند اینکه معلم باید هیجانی، برونگرا و پر سر و صدا باشد که بخشی از آن میتواند ناشی از برداشت کلی ما از واژه هیجان باشد.
در هر صورت علت هرچه که باشد در این دوره تلاش میشود انسجام شناخت و هیجان، نقش هیجانات در یادگیری به شکلی که در علوم شناختی به آن پرداخته شده و مثالهای کاربردی از موقعیتهای یادگیری در کلاس درس و خارج از کلاس درس معرفی شود.
ما خوب فکر میکنیم: مقدمهای بر مهارتهای تفکر
اهیمت مهارتهای تفکر در حدی است که برخی اندیشمندان عصر حاضر را عصر شناختی می دانند و چهار مهارت را برای زندگی در عصر شناختی ضروری می دانند. نخست، تفکر انتقادی و قضاوت درباره اطلاعات. دوم، حل مسائل پیچیده، چند رشته ای و باز. سوم، به کارگیری خلاقیت و در نهایت استفاده نوآورانه از دانش. علاوه بر اهمیت مهارتهای تفکر شواهدی وجود دارد که نشان میدهد مهارتهای تفکر قابل بهبود است. در این دوره برخی انواع تفکر مانند تفکر فهمی، حل مسأله، تصمیمگیری و … تعریف میشود، ویژگیهای تفکر «خوب» معرفی میشود و به روشهای پرورش آن در قالب بازی و نمونه فعالیتها پرداخته میشود.
یادگیری لذتبخش: شیوههای کاربردی یادگیری در خارج از کلاس درس
یادگیری به طور طبیعی برای کودکان لذتبخش است. کودکان نوپا از لحظهای که بیدار میشوند دست به کار یادگیری میشوند هرچند آموزشهای رسمیتر همیشه در چشاندن این لذت به یادگیرندگان موفق نبودهاند. به نظر میرسد علوم یادگیری بر سر ویژگیهایی که یادگیری را لذتبخش میکند تا حدود زیادی به اتفاق نظر رسیده باشد. یک ویژگی مهم این است که یادگیری با یک پرسش یا مسأله شروع شود. پرسش یا مسأله باید با دنیای واقعی ارتباط داشته باشد و برای کودکان مهم و معنادار باشد در غیر این صورت کودکان تمایلی به آن نشان نخواهند داد و یادگیری عمیق محقق نخواهد شد. هنگامیکه کودکان دنبال راهحلهایی برای مسأله اصلی هستند میتوانند فهم یکپارچهای از ایدههای علمی اصلی بهدست آورند. یک پرسش پیشبرنده مناسب، تمایل کودکان را به یادگیری بر میانگیزد و باعث میشود دانشآموزان بفهمند که مسأله مهمی وجود دارد که باید حل شود.
در این وبینار شیوههای پرداختن به یک مسأله معنادار، چگونگی کار مشترک بر روی راهحلها و به طور کلی عمق بخشیدن به یادگیری مورد بررسی قرار میگیرد. به علاوه یک هدف مهم معرفی نمونه فعالیتهایی است که با ابزارهای محدود بتواند به تحقق این امر کمک کند و اجرای آن برای تمام کسانی که بیشترین وقت را با کودک میگذرانند ساده باشد.